در زندانهای ایران چه میگذرد؟ +عکس
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۶۳۷۶۶۸
اخیرا با آزادی نرگس محمدی ادعای بیاساس رسانههای ضدانقلاب درباره اعتصاب غذای وی افشا شد و مورد تمسخر کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفت. اما این ماجرا تنها محدود به نرگس محمدی نیست.
به گزارش مشرق، شایعه، دروغ، بزرگنمایی و عملیات روانی، روندی است که رسانه های بیگانه برای افزایش فشارهای حقوق بشری و شدت دادن تحریم ها علیه مردم استفاده میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اخیرا با آزادی نرگس محمدی ادعای رسانه های ضدانقلاب درباره اعتصاب غذای وی افشا شد و مورد تمسخر کاربران شبکه های اجتماعی قرار گرفت. اما این ماجرا تنها محدود به نرگس محمدی نیست این گزارش را تا انتها بخوانید؛ تلاش کردهایم تعدادی از ادعاهای جعلی رسانههای بیگانه در این باره را مورد بررسی قرار دهیم.
***ادعای زندگی سخت سعید ملک پور در زندان
برخی رسانههای بیگانه مدعی زندگی سخت و طاقت فرسای سعید ملک پور - گرداننده و مدیر سایتهای مستهجن- در زندان شده بودند. آنها مدعی بودند که ملک پور در مدت زندانی بودنش در شرایط سختی قرار دارد و حتی امکان رسیدگی پزشکی ندارد و فلج شده است. همزمان نیز عکس با ویلچر او را پخش کرده بودند. این در حالی بود که ملک پور بارها برای درمان به بیمارستان انتقال داده شده بود و بلاخره هم ملک پور در مدت زمان مرخصیاش با دو پای سالم از ایران فرار کرد و به کانادا رفت.
*** اعتصاب غذای آرش صادقی به بهانه شکنجههای دورغین
آرش صادقی در اعتراض به حکمش و برای فشار علیه قوه قضائیه اعتصاب غذا میکند. اعتصابی که برخی رسانهها آن را به دروغ ناشی از شکنجه همسرش گلرخ ایرایی توسط نیروهای انتظامی روایت میکنند. در حالی که اصل اعتصاب غذای وی توسط سخنگوی قوه قضائیه تکذیب شد.
در حالی برخی رسانهها مدعی شده بودند که آرش صادقی در زندان حال وخیمی دارد و هرچه زودتر برای طی مراحل بیماریاش باید آزاد شود که آرش صادقی در همان ایام برای درمان به بیمارستان منتقل شده بود.
آرش افشاگر هم میشود!
آرش صادقی اما نامهای را از زانیار و لقمان مرادی دو تروریست قاتل منتشر میکند و مدعی میشود که آنها را در زندان ملاقات کرده و به نتیجه رسیده است بیگناه بودهاند. این در حالی بود که اصلا صادقی نگفته بود کجا میتوانسته این دو قاتل را دیده باشد با وجود اینکه صادقی و این دو محکوم در یک مکان نگهداری نمیشدهاند.
نوید افکاری و شاهدی که هیچ چیز ندیده بود!
ماجرا از آنجا شروع شد که برخی رسانههای بیگانه، با استناد به اعترافات شخصی به نام شاهین ناصری مدعی شدند که نوید افکاری در زندان به شدت شکنجه شده است. این رسانهها تا جایی پیش رفتند که مدعی شدند احتمال مرگ نوید افکاری در حال شکنجه وجود دارد.
*** شاهین ناصری کجا بود؟
ناصری شاهدی است که ادعا میشد از شکنجه نوید افکاری در زندان اطلاعاتی دارد. این در حالی است که وی اصلا با نوید افکاری هم بند نبوده است و حتی یکبار نیز نوید افکاری در مدت محاکمه از نزدیک ندیده است!
نوید افکاری: نه به من توهین شد و نه شکنجه شدم؛ پزشک قانونی نمیروم!
رسانههای ضدانقلاب در راستای پروژه جلادستایی و تطهیر قاتلان، در حرکتی هماهنگ مدعی شکنجه نوید افکاری و اخذ اقرار از او تحت شکنجه شدند. در همان روز در زمان تحقیقات بنابر تقاضای وکیل نوید افکاری دستور اعزام وی به پزشکی قانونی صادر تا چنانچه اگر اقرار تحت شکنجه بوده مراتب مجدداً مورد بررسی قرار گیرد؛ اما نوید افکاری در حضور وکیل تعیینی خود اعلام کرده که شکنجه نشدهام و به پزشکی قانونی نمیروم.
در اظهارات نوید افکاری که در اداره آگاهی صورتجلسه شد و به امضا و اثرانگشت وی رسید قید شده که «نه تنها شکنجه نشدهام، حتی توهینی نیز به من صورت نگرفته است و نیاز به معرفی به پزشک قانونی ندارم».
***پزشکی قانونی: هیچ گونه آثاری دال بر شکنجه مشاهده نشد
همچنین، به دنبال دستور ریاست کل دادگستری استان فارس مبنی بر انجام معاینه از نوید افکاری، چهارشنبه شب مورخ ۱۹ شهریور ساعت ۲۲:۳۰ از نوید افکاری توسط تیم ویژه سه نفره اعزامی از پزشکی قانونی در حضور رییس کل دادگستری استان فارس معاینه به عمل آمد و بر اساس معاینات انجام شده از نواحی مختلف بدن وی، هیچ گونه آثاری دال بر آزار جسمی (شکنجه) نظیر سوختگی، اسکار جراحت و شکستگی استخوان و ... مشاهده نشد.
شکنجه اسماعیل بخشی از ادعا تا تکذیب!
رسانههای بیگانه ابتدا مدعی میشوند که اسماعیل بخشی شکنجه شده است و این ادعا را نیز از قول خود اسماعیل بخشی بیان میکنند. پس از این ادعا مجلس شورای اسلامی به سرعت وارد ماجرا میشود و بررسی هایی را انجام میدهد و چیزی را به دست نمیآورند. بعد از آن هم خود اسماعیل بخشی در صحبت با چند تن از نمایندگان مجلس ادعای خود را پس میگیرد.
نازنین زاغری و تکرار ماجرا !!
ماجرای عدم دسترسی زندانیان برای بیمارستان تنها به ملک پور ختم نمیشد. در خصوص نازنین زاغری نیز، رسانههای بیگانه سعی داشتند با ایجاد موجی رسانهای علیه جمهوری اسلامی، اینگونه القا کنند که نازنین زاغری نمیتواند به بیمارستان دسترسی داشته باشد و زندانی بودنش خطر جانی دارد.
تمام این ماجراها در حالی بود که نازنین در طول مدت زندانی بودنش ۴۹ بار خدمات تخصصی پزشکی دریافت کرده بود.
هدی صابر؛ مردی که بر اثر عارضه قلبی جان خود را از دست داد
رضا هدی صابر به علت عارضه قلبی در بیمارستان جان خود را از دست میدهد. هدی صابر از مدت ها قبل از مرگش دچار عارضه قلبی شده بود و علی رغم انتقالش به بیمارستان و انجام عمل آنژیوگرافی جان خود را از دست میدهد. با این حال رسانههای بیگانه مدعی میشوند که هدی صابر زیر شکنجه و در زندان مرده است. این ادعای رسانههای بیگانه در حالی بوده است که حتی این رسانهها نمیداسنتند هدی صابر مرد است و در گاف عجیبی از شبکه بی بی سی، در برنامه زنده هدی صابر را الگوی همه زنان خانهدار ایرانی توصیف میکنند.
*** خدمات پس از خروج با ما نیست!
یکی از رسوایی های دیگرضد انقلاب ماجرای نابینا شدن علیرضا رجایی است. این رسانه ها اعلام کردند که این زندانی به خاطر بیتوجهی مسئولان زندان چشم خود را از دست داده است و باید آزاد شود.
این در حالی است که علیرضا رجایی در آن زمان اصلا زندانی نبوده است و دوسال پیش از این ماجرا، از زندان آزاد شده بود و میتوانست مانند هر انسان آزادی برای طی مراحل درمانش به پزشک مراجعه کند.
نرگس محمدی از ضرب و شتم تا شکنجه با کرونا
رسانههای بیگانه مدعی شدند که نرگس محمدی در هنگام انتقال به زندان زنجان شکنجه شده است. اما سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرد که این مسئله صحت ندارد. اما رسانههای خارجی ساکت ننشستند و این بار شکنجه با کرونا را مطرح کردند، اما این تیر آنها باز هم به سنگ خورد و تصاویر و فیلم معاینات نرگس محمدی منتشر شد و طبق معاینات پزشکی حال او خوب بود و کرونا نگرفته بود.
بیشتر بخوانید: «نرگس محمدی» و «نرگس محمدی» +عکساین داستان و این خبرهای جعلی اما ادامه دارد.
منبع: فارسمنبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا اعتراضات آمریکا قره باغ زندان نرگس محمدی جمهوری اسلامی نیروهای انتظامی مجلس قوه قضاییه ایران شبکه بی بی سی علیرضا رجایی سعید ملک پور رسانه های بیگانه نوید افکاری برخی رسانه ها خود را از دست اسماعیل بخشی پزشکی قانونی اعتصاب غذای نرگس محمدی آرش صادقی هدی صابر ملک پور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۶۳۷۶۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دعوت از حکومت برای دیدن یک مناظره | گره خوردن سرنوشت مردم به ذهنیت سادهانگارانه | پسموضوع حجاب دقیقا چه میگذرد؟
فعال سیاسی اصلاح طلب نوشت: اینکه کسانی خود را دانا به دستورات خدا دانسته و از این منظر بخواهند به مردم امر و نهی کنند، جوابگوی نسل جدید نیست. این استدلالهای درون دینی شاید برای گروههای حوزوی مناسب باشد.
عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی با عنوان «مناظره در مورد حجاب» در روزنامه اعتماد نوشت:
سایت «مدرسه آزاد» گفتوگوی به نسبت مفصلی (اینجا ببینید) را میان دکتر محسن برهانی و دبیر سابق «ستاد امر به معروف و نهی از منکر» انجام داده که با دیدن آن متوجه میشویم، چگونه سرنوشت یک جامعه و مردم به ذهنیتهای سادهانگارانه گره خورده است. ذهنیتهایی که نه آشنایی کافی با فقه و کلام دارد و نه بهرهای از حقوق و جامعهشناسی برده است و نه حتی چارچوب عملی قابل اجرا و موثری دارد.
اینکه در پس ذهن حکومت در موضوع حجاب چه میگذرد، روشن نیست. حداقل برای بنده روشن نیست، چون خیلی کلی و کلان فقط به ضرورت فقهی و قانونی آن اشاره میشود. ولی اگر سخنان رییس ستاد مزبور را موضع رسمی تلقی کنیم در این صورت، آقای دکتر برهانی به دلیل آشنایی و تسلط بر هر دو حوزه فقه و حقوق به خوبی نشان میدهد که ادعاهای طرف مقابل به کلی نادرست است. ضمنا توجه کنیم که طرف مقابل رییس ستاد مهمترین نهاد رسمی برای ترویج حجاب و مقابله با بیحجابی است، بنابراین باید قویترین فرد حکومت در توجیه و دفاع از حجاب باشد ولی تعجب از این رو بود که اصولا ایشان چگونه پذیرفته که در چنین گفتوگویی شرکت کند.
کافی است به حدود ۳۰۰۰ نظری که فقط طی دو روز در زیر فیلم این مناظره گذاشته شده است، نگاهی بیندازند تا ببینند آنگونه دفاع کردن از حجاب و خدا و حکومت اسلامی دقیقا تایید تحلیل آقای برهانی است که نه تنها موجب تقویت حجاب نمیشود، سهل است که منجر به بدبینی بیشتر مردم از ارزشهای اسلامی و حکومتی نیز میشود. در واقع باید توصیه کرد که همه دستاندرکاران حکومت این مناظره را ببینند. اگر واقعا کفه گفتوگو را به سود دبیر سابق ستاد امر به معروف و نهی از منکر دیدند خب این را رسما اعلام دارند تا همه متوجه شوند مبنا و منطق قانوننویسی و سیاستگذاری در ایران چیست و دیگر بحث را ادامه ندهند.
ولی اگر معتقدند که استدلالهای مهمتری برای دفاع از سیاستهای جاری در امر حجاب دارند آنها را در گفتوگویی دیگر اظهار کنند. خوبی گفتوگو در این است که شنونده یکسویه به قاضی نمیرود. نکته بسیار مهمتر در ذهنیت نادرستی است که این افراد از نقش مردم در جمهوری اسلامی دارند که گفتوگو را بلاموضوع میکنند و این خطرناک است. چنین رویکردی در آغاز انقلاب مطلقا جایگاهی نداشت و اصولا هم نمیتوانست با مفهوم انقلاب سازگاری داشته باشد. ولی چگونه شده که ۴۵ سال بعد از انقلاب عدهای به خود جرات میدهند که خود را متولی حقانیت معرفی کرده و برتر از اراده مردم تعریف کنند؟ جالبتر اینکه طرفداران این رویکرد حتی قادر به ارایه یک اندیشه منسجم از آنچه میخواهند انجام دهند، نیستند. نه درکی از تفاوت حق و تکلیف و نه تحلیلی از فلسفه حقوق و جامعهشناسی کیفری دارند. استدلالهای رایجشان در حد روزنامهنگاری دیواری مدارس است. به علاوه شیوه مواجهه با مردم و اقناع آنان باید بر اساس عقلانیت و ادبیات عمومی و سخنان دقیق و مبتنی بر آمار و منطق علمی باشد.
اینکه کسانی خود را دانا به دستورات خدا دانسته و از این منظر بخواهند به مردم امر و نهی کنند، جوابگوی نسل جدید نیست. این استدلالهای درون دینی شاید برای گروههای حوزوی مناسب باشد. برای مقابله با بیحجابی همه اصول و قواعد شرعی، حقوقی، سیاسی و نیز اجرایی و انتظامی را دچار اختلال جدی میکنند تا این پدیده رخ ندهد در حالی که اندکی تامل نشان میدهد که احتمال چندانی برای تحقق این هدف، نه تنها وجود ندارد، بلکه بسیار پرهزینه خواهد بود.
عجیبتر اینکه قرار دادن پلیس و دستگاه قضایی جلوی مردم و به میدان آوردن تمام توان حکومت برای مقابله با امری اجتماعی که ماهیت آن مجرمانه نباشد، قابل فهم و دفاع نیست و همه این نیروها را مستهلک و اتفاقا مردم و زنان را بیشتر عصبانی و منزجر میکند. ادامه رسیدگی به طرح حجاب با گفتوگوهای غیرشفاف گویای واقعیت است. چرا شورای نگهبان چنین وضعیتی را میپذیرد و مذاکرات با تعدادی از دستاندرکاران طرح درباره جزییات این قانون را شفاف نمیکند؟ چرا باید موضوعی را جرمانگاری کرد در حالی که مردم نه تنها از آن حمایت نمیکنند، بلکه از زنان و دخترانی که مورد هجوم واقع میشوند، حمایت میکنند؟
مردم باید از اجرای قانون توسط نیروی انتظامی یا هر نهاد دیگر استقبال کنند ولی این چه قانونی است که امام جمعه قم میگوید: از نیروی انتظامی و همه کسانی که زخم زبانها را به جان خریدند، تشکر میکنیم یا فرمانده انتظامی بگوید: «هیچ ارادهای، تهمتی، افترایی، هیچ سرزنشی و شماتتی ما را از این راه پر فیضی که حضرت حق در برابرمان قرار داده به عقب نخواهد راند.» مگر قرار است در مواجهه با جرم کسی را سرزنش کنند؟ پس آنچه که با آن مقابله میشود حداقل از نظر مردم جرم نیست.